گفته شده است که همان لحظه ای که هدفی را
تعیین می کنیم، باید آن را به همه بگوییم تا ابزاری برای تضمین موفقیت
باشد. این تعهدی به تمام دنیاست که تضمین می کند تا ما برای رسیدن به آن
هدف، حاضر باشیم فشار اضافه را تحمل کنیم. ولی آیا این کار همیشه بهترین
رویکرد است؟
این ها چند دسته از افرادی هستند که در هنگام مطرح کردن اهدافتان، باید حواستان به آن ها باشد:
1. افرادی که اهداف خودشان را دنبال نمی کنند
هر کسی سیستم اعتقادی مخصوص به خود را
دارد که چه چیزی ممکن یا غیرممکن است، که با نحوه تربیت او در ارتباط است.
بسیاری از افراد هستند که به شما پیشنهاد می دهند تا اهداف خود را به سطحی
پایین تر بیاورید که با توجه به درک آن ها از ممکن بودن، به نظرشان امکان
پذیر بیاید. با این کار، ما به زندگی بر اساس قواعد مورد قبول اجتماع بسنده
می کنیم به جای اینکه به دنبال نوآوری ها، کسب و کارها و رفتارهایی باشیم
که می تواند تمام جامعه را از وضع کنونی بهبود دهد.
کسی که اهداف خودش را دنبال نمی کند ممکن
است به شما پیشنهاد دهد که نیازی به تغییر کردن ندارید. این خواسته
خودخواهانه فردی است که می خواهد با پایین نگه داشتن شما، احساس برابری
کند. این موضوع بسیار زیان آور است، چرا که باعث می شود شما به جای تلاش
کردن، به وضع فعلی بسنده کنید. در این حالت، باورهای آن ها هرگز به چالش
کشیده نمی شود و اهداف شما هرگز برآورده نمی شود.
حتی بدتر از آن، فردی است که به طور کلامی
با تلاش شما موافقت می کند، ولی به صورت غیر کلامی مخالفت می کند. گفته
شده است که ما 93 درصد به طور غیر کلامی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم.
از طریق نورون های آینه ای، مغزهای ما حداقل به صورت غیر هوشیارانه می
توانند هر چیزی که گفته نمی شود را متوجه شوند. کسی که به صورت کلامی با
شما موافقت می کند ولی به صورت غیر کلامی به شما تردید دارد، باعث خواهد شد
که شما خودتان را زیر سؤال ببرید.
وقتی که به هدف خود فکر می کنید احساس
تردید می کنید، و این ممکن است پیشرفت شما را خدشه دار کند حتی پیش از
اینکه شروع شود. وقتی که اهداف ما هنوز در حال توسعه هستند، باید مطمئن
شویم که در کنار افرادی قرار نداریم که در ناباوری و بی اعتقادی زندگی می
کنند.
راهکار: اهداف خود را با
کسانی در میان بگذارید که قبلاً در آن زمینه از زندگی خود به موفقیت دست
یافته اند، یا کسانی که در حال حاضر در تلاش برای رسیدن به موفقیت در زندگی
خود هستند. آن ها سیستم هایی اعتقادی دارند که شکاک ها و کسانی که فکر
کوچکی دارند از آن بهره مند نیستند. این ها معدود افرادی هستند که وقتی شما
به خودتان تردید پیدا کنید، با شما مخالفت خواهند کرد. کسانی که با
باورهای محدود کننده شما مبارزه خواهند کرد و شما را به استاندارد بالاتری
از زندگی سوق خواهند داد.
2. افرادی که به جای تعهد و سرسپردگی شما، هدفتان را تحسین می کنند
از آنجایی که ما مخلوقاتی اجتماعی هستیم،
اغلب می خواهیم که به وسیله افرادی که نزدیک خود نگه می داریم پذیرفته
شویم. دوستان و خانواده های خوش نیت ما سعی می کنند با تحسین اهدافی که
تعیین می کنیم، عزت نفس ما را تقویت کنند. ولی این کار بی فایده است چرا که
به جای اقدام ما، نیت مان را مورد تأیید قرار می دهد. روانشناسان ثابت
کرده اند که تحسین کردن فرایند به جای عملکرد، برای عزت نفس و دستیابی به
هدف سودمندتر است. عمل مشخص کردن هدف و دنبال کردن راهی برای رسیدن به
عظمت، آزاردهنده است. اگر اطرافیانمان فقط برای تعیین کردن هدف ما را تحسین
کنند و این کار مایه تسلی ما شود، شاید هرگز پیگیری لازم برای دستیابی به
آن هدف را پیدا نکنیم. مجدداً به کُنج راحتی خود بر می گردیم به جای اینکه
سوار هواپیمای موفقیت شویم.
راهکار: یادتان باشد که
هدف تعیین کردن شما را از بقیه جدا نمی کند. باید مراقب حس آسایشی باشیم که
تحسین توسط دیگران می تواند به وجود بیارد. اگر هدف های خود را با کسانی
که دوستشان دارید در میان بگذارید، به خودتان یادآوری کنید که هنوز راه
درازی تا رسیدن به موفقیت دارید و پیگیری راه همیشه حس بهتری نسبت به تأیید
شدن توسط دیگران دارد. اگر کسی به شما بابت هدف تعیین کردن تبریک بگوید،
آن تبریک را در ذهن خود به گونه ای جای دهید که انگار بابت تعهد و تلاشتان
برای دستیابی به آن هدف به شما تبریک می گویند.
3. افرادی که همیشه انتقاد می کنند
انتقاد لزوماً سمی نیست، ولی این شخصی نیست که شما وقتی هدفتان تازه در مراحل اولیه است، بخواهید با او صحبت کنید.
شاید شما تمام اعتماد به نفس موجود در
جهان را داشته باشید، ولی هنوز هم باید در نظر بگیرید که چشم اندازتان تازه
در ابتدای راه است و باید مورد محافظت قرار بگیرد. در این مرحله، حرکت
لحظه ای دارای اهمیت بسیار زیاد است. اغلب اوقات، فرد منتقد نیت خوبی دارد؛
او نمی خواهد ببیند که شما وارد مسیر اشتباهی شوید. ولی ممکن است توصیه او
را به سادگی با کمال گرایی اشتباه بگیریم. وقتی نظر این افراد در مراحل
اولیه فرایند بیان شود، تنها باعث می شود که سفر ما به تعویق بیفتد یا
اینکه مسیرمان به سمت موفقیت به کلی متوقف شود.
راهکار: این افراد
ذهنیتی دارند که می تواند برای ویرایش دستنوشته های ما، بررسی محصولاتمان و
قوی کردن مجموعه مهارت هایمان بسیار مفید باشد. مهم است که این افراد را
در حلقه ارتباطی خود حفظ کنیم، ولی تنها وقتی می توانیم اهدافمان را با آن
ها در میان بگذاریم که به نتایج قابل قبولی رسیده باشیم. در آن نقطه، می
توانیم از منتقدان درخواست فیدبک کنیم. آن ها می توانند کیفیت تلاش ما را
افزایش دهند.
۰۱ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۰۹
۰
۰
Frzn
شاید همین چند وقت پیش به یکی از آنها
برخورده باشید.شاید یکی از آنها را در گروه دوستان یا خانوادهتان داشته
باشید؛ فقط هنوز نمیدانید! شناسایی روان پریشان و جامعهستیزان کار سختی
است.
آنها لباس خاصی نمیپوشند، یا فیلم نیست
که بتوانیم نگاه آنها را از نزدیک مد نظر داشته باشیم. آنها در میان جامعه
آمیختهاند. آنها به شکل افرادی شاد و سرحالاند، اما از درون تاریکی آنها
را فرا گرفته. سیاهیای که اگر حواستان نباشد ممکن است شما را هم
دربربگیرد. پس بد نیست که با یک سری از ویژگیهای آنها آشنا باشید تا کمی
اطلاعاتتان بیشتر شود و حواستان را جمعتر کنید و یا حتی در صورت لزوم از
آنها دوری کنید. در ادامه با ۱۷ دانستنی دربارهی روانپریشها با ما
همراه باشید.
1-
یکی از ویژگیهای کلاسیک روانپریشها ضعف احساسی است. یک روانپریش
نمیتواند در تنهایی زندگی کند. او مدام به دنبال این است که قربانیای
پیدا کند تا بتواند از لحاظ عاطفی از او سوءاستفاده کند.
2-
آنها نمیتوانند وفاداری و عشق را درک و تجربه کنند. آنها با بیاحترامی
به عشق مینگرند. از همین رو آنها قادر به تجربه عشق نیستند.
3- روانپریشها
به افراد عادی به چشم وسیلهای برای بازی نگاه میکنند، که از آنها
استفاده کنند، به آنها دروغ بگویند و آزارشان دهند. این به آنها حس رضایت و
تفریح موقتی میدهد.
4- روانپریشها از کسلی و بیحسی رنج میبرند. آنها فاقد حس همدلی هستند. آنها دوست دارند که دیگران را گول بزنند و کنترل کنند.
5- روانپریشها
اغلب سوءاستفاده کنندههای عاطفیاند، اما این بدان معنا نیست که
نمیتوانند سوءاستفاده کنندگان جنسی باشند. اکثر اوقات آنها هر دو این
ویژگیها را دارند.
6-
با اینکه یک روانپریش ممکن است یک منحرف جنسی باشد، اما مهمترین موضوع
برای او سوءاستفاده عاطفی است. او دوست دارد که برتریاش را حفظ کند و نیاز
به آسیب رساندن به مردم چیزی است که او را کنترل میکند. او قربانی را از
لحاظ جنسی و عاطفی مالک میشود و او را از بیرون و درون از بین میبرد.
7- روانپریشان احساسات هم دارند؛ اما احساسات آنها با افراد معمولی متفاوت است. احساسات انها کوتاه و شدید است.
8-
به عنوان مثال یک روانپریش جملات غمگینی دربارهی حماقتها و بدبختیهایش
به زبان خواهد آورد. او ممکن است اشک تمساح هم بریزد. یک روانپریش ممکن
است شور و شوق نشان دهد، هیجان زده شودو یا مثل یک فرد عصبانی فریاد بزند؛
اما مسئله این است که این چیزها نشاندهنده قوت احساساتش نیست.
9-
یک روانپریش غم و اندوه جدی نخواهد داشت، صادق نخواهد بود، ناامیدی واقعی
و شادی عمیق نخواهد داشت، و همچنین خشم حقیقی در آنها نخواهد بود.
10- روانپریشها
خشم نشان میدهند، اما خشم انها مطلق، ناگهانی، کوتاه و سرد است. پیشبینی
اینکه چه چیز آنها را عصبانی میکند کار آسانی نیست. خشم آنها مانند افراد
نرمال تحریک نخواهد شد.
11- یک چیز خیلی معمولی و بی اهمیت ممکن است خشم آنها را برانگیزد درحالی که یک مسئله جدی ممکن است هیچ تاثیری بر روی آنها نگذارد.
12-
اگر موانعی بین یک روانپریش و اهدافش وجود داشته باشند، این موانع شخصی
نیستند. هرچند این موانع غیرشخصی درواقع باعث لجبازی و کلهشقی فرد
روانپریش میشوند.
13- روانپریشها
نمیتوانند این حقیقت را بپذیرند که رفتارشان ممکن است از سوی یک قربانی
پذیرفته نباشد، چرا که اعمال بد آنها همیشه برایشان مناسب و قابل توجیه
است.
14-
یک روانپریش بر این باور است که اگر او از یک نفر استفاده میکند، به او
دروغ میگوید، به او خیانت کرده و کنترلش میکند و یا او را از بقیه جدا
میکند، قربانی باید همیشه پذیرای این چیزها باشد.
15- روانپریشان اینطور باور دارند که هر اعمال بدی که انجام میدهند، همیشه به نفع قربانیان بوده و به خاطر خود انهاست.
16- روانپریشها خودشان را خیلی دوست دارند؛ آنها احساس قویای نسبت به خودشان دارند اما این حس کمعمق است.
17-
روانپریشها متکبر هستند. آنها حس خیلی با ارزش بودن و خیلی توانا بودن
دارند. آنها پر از اطمینان و اعتماد به نفس خواهند بود، اما اهداف
کوتاهمدتی دارند و نمیتوانند برنامه طولانیمدتی را برنامهریزی و اجرا
کنند. آنها ناشکیبا بوده و زود تحریک میشوند. آنها نمیتوانند خشم و
عصبانیت خود را کنترل کنند. این افراد به پیوندهای خانوادگی احترام نگذاشته
و به دنبال روابط کوتاه مدتاند.
۰۱ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۰۶
۰
۰
Frzn