۵۹ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

یادمون باشه این سوال ها حریم خصوصیست و نباید پرسید!


- چرا ازدواج نمی کنی؟
- بچه دار نشدین؟
- چه قدر چـاق شدی؟
- چه قدر حقوق می گیری؟


۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Frzn

نظرسنجــــــــی

سلام دوستان

یه خواهشی ازتون دارم

میخوام نظراتتون رو نسبت به وبلاگ برام ارسال کنید

تا بتونم از نظرات سازندتون استفاده کنم

ممنونFrzn

۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Frzn

زیگموند فروید

زندگی همان پنج سال اول کودکیست،
بقیه آن نشخوار زندگیست...
در تربیت فرزندان کوشا باشید

۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Frzn

فردریک بکمن

هر انسانى باید بداند که براى چه چیزى مبارزه مى کند،
شاید آنچه که من برایش مى جنگم براى دیگرى بى‌ارزش باشد،
اما من مى‌دانم که چه میکنم...

۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Frzn

kokoro no kaze

ژاپنیها افسردگی را اینگونه تعریف میکنند:


kokoro no kaze

به معنی سرماخوردگی روحی


۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Frzn

ﻋﻤﺮﻋﻘﺎﺏ70ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ!!


ﻋﻤﺮﻋﻘﺎﺏ70ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ
ولی ﺑﻪ 40 که ﺭﺳﯿﺪ...
ﭼﻨﮕﺎﻝ ﻫﺎﯾﺶ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻃﻌﻤﻪ ﺭﺍ
ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ...
نوک ﺗﯿﺰﺵ کند ﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺧﻤﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...
ﻭ ﺷﻬﺒﺎﻝ ﻫﺎﯼ کهنسال ﺑﺮ ﺍﺛﺮ کلفتی ﭘﺮ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ
ﻣﯿﭽﺴﺒﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ...

ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻋﻘﺎﺏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻭﺭﺍﻫﯽ:
ﺑﻤـﯿﺮﺩ ﯾﺎ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﻮﺩ؟
ﻭﻟﯽ ﭼﮕﻮﻧﻪ؟!

ﻋﻘﺎﺏ ﺑﻪ ﻗﻠﻪ ﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺮﻭﺩ،ﻧوک ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﺮ
ﺻﺨﺮﻩ ﻫﺎ میکوبد ﺗﺎ کندﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ ﺗﺎ
ﻧﻮکی ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺮﻭﯾﺪ...
 ﺑﺎ ﻧﻮک ﺟﺪﯾﺪ تک تک ﭼﻨﮕﺎﻝﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﯼ میکند ﺗﺎ ﭼﻨﮕﺎﻝ ﻧﻮ ﺩﺭﺁﯾﺪ...
و بعد...
ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ کندن ﭘﺮﻫﺎﯼ کهنه میکند...
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﻧﺪ ﺩﺭﺩﻧﺎک 150 ﺭﻭﺯ ﻃﻮﻝ میکشد ﻭﻟﯽ ﭘﺲ
ﺍﺯ 5 ﻣﺎﻩ ﻋﻘﺎﺏِ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﯿﺸﻮﺩ که ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ
30 ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ!!

ﺑﺮﺍﯼ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮ کرﺩ...
ﺩﺭﺩکشید...
ﺍﺯ علایق نا کارآمد ﮔﺬﺷﺖ...
ﻋﺎﺩﺍﺕ ﻭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺑﺪ ﺭﺍ ﻫﺮﺱ کرد ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺘﻮﻟﺪ
ﺷﺪ...
برای "عـقــابـــ " شدن،گاهی باید " بهای سنگین داد...


۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Frzn

معرفی خطاهای شناختی که همه ما مرتکب می‌شویم

🔻ذهن‌خوانی mind reading
 فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل : ”جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.

🔻پیش‌گویی furtune telling
 پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : ”در امتحان شکست می خورم” یا ”کاری گیر من نخواهد آمد”.

🔻فاجعه‌سازی catastrophizing
معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است. مثل : ”افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”.

🔻برچسب زدن labling
به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : ”من آدم بدبختی هستم” یا من آدم بی ارزشی هستم”.

🔻نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت discounting positives
مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند. مثل: ”این کار از عهده همه بر می آید” یا ”قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”.

🔻فیلتر منفی negative filter
تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل: ”هیچ کس مرا دوست ندارد”.

🔻تعمیم افراطی overgeneralizing
بر پایه یک حادثه، الگو های کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: ”این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ”در همه کار ها شکست می خورم”.

🔻تفکر دوقطبی dichotomus thinking
به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل : ”همه مرا طرد می کنند” یا همه وقتم تلف شد“.

🔻باید اندیشی should
 به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : ”باید کارم را خوب انجام بدهم” یا ”باید در کنکور قبول شوم”.

🔻شخصی‌سازی personalizing
علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل : ”ازدواجم بهم خورد، چون من مقصر بودم”.

🔻سرزنش‌گری blaming
دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل : ”دیگران باعث عصبانیت من می شوند” یا ”والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند”.

🔻مقایسه‌های نا عادلانه unfair comparisons
 حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : ”او خیلی موفق تر از من است” یا ”شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.

🔻تاسف‌گرایی regret orientation (کشکول ای کاش)
به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : ”اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم” یا ”ای کاش این حرف را نمی زدم”.

🔻چی می‌شد اگر what if
دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید . مثل : ”حرف شما درست است، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟” یا ”چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟”

🔻استدلال هیجانی emotional reasoning
از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل : ”چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری می افتد."

🔻نادیده‌انگاری شواهد متناقض ignoring counter evidences
 شواهد یا استدلال های ناهمخوان با تفکر خود را ردرد می کنید. مثل : ” هیچ کس مرا دوست ندارد”. هر گونه شواهد متناقض را نادیده می گیرد و در نتیجه فکرتان همیشه تایید می شود.

🔻قضاوت‌گرایی judgment focus
 به جای این که خودتان، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرید و درک کنید، اغلب آن ها را در قالب ارزیابی های سیاه و سفید می نگرید. دائم خودتان و دیگران را طبق یکسری معیار های دلبخواهی، ارزیابی می کنید و متوجه می شوید که خودتان و دیگران پایین تر از آن حدی هستید که باید باشید. مثل : ”در دوران دانشگاه خوب عمل نکردم” یا ”اگر تنیس بازی کنم، از پس آن بر نمی آیم” یا ”سارا چقدر موفق است، ولی من اصلا موفق نیستم”.



۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Frzn

آیا داروهای اعصاب و روان اعتیادآور هستند؟

داروی فشار خون یا داروی ضد افسردگی یا هر داروی شفابخش، چنین وضعی ندارند. این داروها برخلاف مواد اعتیادآور عمل می کنند. یعنی، اشکالی در کارکرد بدن به وجود آمده که با کمک این داروها برطرف می شود.

 مثلاً آنتی بیوتیک ها بیماری عفونی را درمان می کنند و عوامل عفونت (میکروب، ویروس و...) را از بدن دور یا نابود می کنند. بعضی اوقات از آنتی بیوتیک ها هم کاری بر نمی آید. در مورد افسردگی و اضطراب هم دقیقاً همین گونه است. بعضی اوقات داروها برای درمان بیماری های روانی، کاملاً جواب نمی دهند. گاهی اگر دارو را کم کنیم، فشار بالا می رود و اگر دارو را قطع کنیم افسردگی عود می کند.
 

چنانچه دارو را بی موقع کم کنیم، افسردگی تا حدودی دوباره خود را نشان می دهد. گاهی ضرورت دارد بیمار برای تداوم تندرستی و سلامتش ، دارویی را تا آخر عمر مصرف کند. این را می گوییم احتیاج.

اگر به مفهوم اعتیاد و احتیاج و تفاوت بین آن ها توجه کنیم، دیگر نمی گوییم کسی به دارو معتاد شده است.


 دکتر محمدرضا خدابخش

۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Frzn

آقایان و بانوان هر دو بدانید

مردان و زنان باید یادشان باشد که با همسرشان همخانه نیستند، بلکه همسرند!!!

نگذاریم طرف مقابلمان احساس فقر و کمبود کند. ما نباید برای خودمان زندگی کنیم ، بلکه باید برای همدیگر زندگی کنیم و همدیگر را شاد کنیم .

وقتی همسر شدیم باید همسری کنیم نه اینکه فقط به امورات خودمان برسیم، فرق نمیکند ، چه زن و چه مرد.

زن و شوهر مکمل هم هستند هر دو حق زندگی دارند و هر دو باید از زندگی مشترک بهره مند شوند. این منافاتی با شخصیت‌ زن و مرد ندارد و نه مردسالاری است؛ نه زن ذلیلی...! این  معنای درست زندگی است.

دکتر محمدرضا خدابخش

۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Frzn

آقایان لطفا دقت کنید

 لطفا از گفتن کلمات اینچنینی به همسرتان به شدت پرهیز کنید چون این کلمات چاقویی هستند که شخصیت لطیف او را پاره پاره می کند...

 واقعا فکر میکنی خیلی جذابی؟
 همه زن دارن ما هم زن داریم!!!
 راه بازه و جاده دراز، بفرمایید...
 از قدیم گفتن: عقل زن کمتر از مردِ!
 چند بار باید در این باره حرف بزنیم؟!!!
 برو شوهرداری را از زن فلانی یاد بگیر!

 جای تاسفه که چنین پدر و مادری داری!
 تو اگر خرج خانه را می دادی چی می شد؟
 تو باید یا من را انتخاب کنی یا خانواده‌ات را!
 تو تقصیر نداری همه زنها یک دنده‌شان کمه!
 دست پختت منو یاد دوران سربازیم میندازه


 دکتر محمدرضا خدابخش

۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۲:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Frzn