بعضی ها تصور می کنند اگر فردی مدام در ذهنشان است پس حتماً عاشقش هستند.
 اگر تصور می‌کنید خودتان را گم کرده‌اید، اگر همیشه سعی دارید طرفتان را خوشنود کنید درحالیکه او مثل شما رفتار نمی‌کند و اگر می‌بینید که همه تصمیمات زندگی‌تان را براساس احساسات و نیازهای آن فرد می‌گیرید، احتمالاً گرفتار علاقه وسواسی شده‌اید.

علاقه وسواسی شبیه به شهوت است.این که شهوت وقتی افراد کم‌کم با هم آشنا می‌شوند، محو شده و از بین می‌رود اما علاقه وسواسی همچنان می‌ماند.

هرچه زمان و تلاش بیشتری را صرف یک علاقه وسواسی ناسالم کنید، این علاقه بیشتر و بیشتر خواهد شد. افرادی که گرفتار این حس می‌شوند معمولاً تا جایی پیش می‌روند که کم‌کم خودشان را فراموش می‌کنند.
از دست دادن هویت فردی چرخه شومی از رفتار ایجاد می‌کند که باعث می‌شود فرد بیشتر و بیشتر به طرف‌مقابل خود وابسته شده و خود را نابود کند.

حتی عشق یک طرفه هم می‌تواند به علاقه وسواسی تخریب‌کننده تبدیل شود.
وقتی فردی باور دارد در رابطه‌ای است که اصلاً وجود ندارد، یا فردی انرژی بیشتری را نسبت به دیگری در رابطه صرف می‌کند، پایه و اساس علاقه وسواسی شکل می‌گیرد.